دسته‌بندی نشده

صبح از مشرق عصمت ملکوت آرا شد

صبح از مشرق عصمت ملکوت آرا شد
حسن، مطلق شد و صد جلوه از آن پیدا شد

عشق، صد بادیه حیرت به تقلا پویید
تا در لطف به روی ابدیت وا شد

عشق و لطف و کرم و وصف جمالش چل شب
در دل معتکفی بارقه زد زهرا شد

عطر سوغات بهشت است که از رایحه‌اش
آسمان آینه گرداند٬ زمین زیبا شد

چه جنونی ز دل بادیه‌ی مکه وزید!
عقل کل فخرکنان ناقه‌کش لیلا شد

فیض او نامتناهی ست ز سر چشمه‌ی نور
چارده رود سرازیر شد و دریا شد

?شاعر: سید فضل الله قدسی

#عشق_آباد_خبر
@eshkabar

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن