دو اسطوره به میدان قضاوت دو شاهنگ ترازوی عدالت دو سرباز

دو اسطوره به میدان قضاوت
دو شاهنگ ترازوی عدالت
دو سرباز علی در متن پیکار
دو پیر معرکه از نسل عمار
دو مستِ بیقرار خاک ایران
دو بالِ خسته عباس دوران
دو عاشق پیشه راه خمینی
دو ذاکر پیشه بزم حسینی
دو رزمنده میان عرصه جنگ
دو جوینده برای قطع نیرنگ
دو کفتر با دو بال سرخ پرواز
دو بازوی علمدار سرافراز
دو فانوس و چراغ و هم سفینه
یکی رازینی و دیگر مقیسه
شدند همسفره خوانِ بهشتی
مبارک باد چه زیبا سرنوشتی
نشاید غیر این پایان و فرجام
برای قاضیان پاکِ خوشنام
هر آنکس پا گذاشت در راه حیدر
سرانجام می زنند او را چو مادر
گهی با سنگِ نیش و تیرِ طعنه
گهی اندر خیابان ها برهنه
یکی با انفجار و موشک و تیر
یکی هم چون سلیمانی به تدبیر
اگر این سرنوشت عاشقان ست
بگویید آرزوی ما جنان ست
ز راه حیدری ها بر نگردیم
که ما از نسل مردان نبردیم

ما ملت شهادتیم

شاعر : محمدحسن قاسمی (عاشق خراسانی)
@eshkabar
ارسال شده توسط:Ahmad Rajabzadeh
@eshkabar