خبر چاپ شده در روزنامه ایران
خبر چاپ شده در روزنامه ایران
رسم خوب امانتداری
رستوراندار طبسی با بازگرداندن کیف مهندس چینی پیشنهاد پاداش ۱۰۰ میلیون تومانی را نپذیرفت
گاه کار یـــک نفر بـــه حســـاب میلیون ها
نفر گذاشته میشـــود و به نفع یک کشور
تمام میشـــود. حاال حکایـــت مهندس
چینی و رستوران دار طبسی است و آوازه
امانتداری ایرانی هـــا. بیگمان مهندس
چینی بر طبل »امانتداری« ما در کشورش
خواهـــد کوبید و ناگفته پیداســـت که این
طبل چه صدای بلند و گوشنوازی دارد.
خبر پیدا شدن کیف و بازگرداندن آن
به مهندس چینی هفته گذشته بسرعت
در شـــهر عشـــق آباد پیچید. این بار مدیر
یک رســـتوران کوچک وقتی متوجه شـــد
کیف حاوی پول و مـــدارک با ارزش یکی
از مهندســـان چینـــی در رســـتورانش جا
مانده اســـت، با تالش زیاد او را پیدا کرد و
کیف و محتویاتش را بیکم و کاست به او
بازگردانـــد. اقدام با ارزش این مرد باعث
شد این مهندس که برای بازدید از طرح
معدن زغال سنگ منطقه طبس به ایران
آمـــده بود، تحت تأثیر قـــرار بگیرد و قول
بدهد که بعد از بازگشـــت به کشورش به
همه مردم و رسانهها از امانتداری مردم
ایران بگوید.
مهدی رفعتی مدیر ۳۶ ساله رستوران
در گفت وگو بـــا خبرنگار گـــروه زندگی با
بیان اینکه »امانتداری را از پدرش آموخته
اســـت«، گفت: »از نوجوانی عالقه زیادی
به آشـــپزی و رســـتورانداری داشـــتم. در
عشـــق آباد طبس به دنیا آمده ام. پدرم
کشـــاورز بود و از نزدیک شـــاهد بودم که
چگونه با تالش زیاد و کار شـــبانه روز خود
در مزرعه ســـعی میکرد تا لقمه ای نان
حالل بر سر ســـفره بیاورد. پدرم همیشه
بـــه ما تأکید میکـــرد که اگـــر میخواهید
فرزندان صالحی داشـــته باشـــید ســـعی
کنیـــد لقمـــه حـــال در بیاوریـــد و اجازه
ندهید مال حرام وارد زندگیتان بشود و
از گلوی فرزندانتان پایین برود. همیشه
به داشـــتن چنین پـــدری افتخار میکنم.
از ســـال ۷۹ آشـــپزی میکنـــم و عالقه به
رستورانداری باعث شد تا ۱۰ سال در کرج
رستوران کوچکی را اداره کنم اما از آنجا که
دوست داشتم به زادگاهم برگردم و اینجا
به این کار ادامه بدهم همراه با همســـر و
دو پســـرم به عشـــق آباد بازگشـــتم و این
رستوران را از شهرداری اجاره کردم.«
شهر عشق آباد، شـــهر کوچکی است
در ۱۰۰ کیلومتـــری شهرســـتان طبـــس و
در یک منطقه بیابانی قـــرار دارد. طبس
منطقـــهای اســـت کـــه از معـــادن غنی و
متعددی برخوردار اســـت و زغال سنگ
نیـــز از مـــواد معدنی عمـــده این منطقه
است. به دلیل وجود همین معادن است
که مهندســـان ایرانـــی و خارجـــی به این
منطقه رفت و آمد میکنند. رستوران دار
طبســـی افزود: »آن روز نیـــز دو مهندس
چینی به همراه مترجم و رابطشان برای
صرف ناهار به رستوران ما آمدند واز آنجا
که برای من نشـــان دادن میهمان نوازی
ایرانیها بسیار مهم است سعی میکنم
بهترین غذا را برای کســـانی که به شـــهر
ما ســـفر میکنند آماده کنـــم. آن روز هم
غذایـــی را که ســـفارش داده بودند آماده
کـــردم و آنها بعد از صرف ناهار و تشـــکر
بابت غذا از رستوران بیرون رفتند. لحظه
خداحافظی یکی از مهندسهای چینی با
دقت میز غذا را بررســـی کرد تا چیزی جا
نگذاشته باشند. چند ساعت بعد از رفتن
آنهـــا محمد یکی از شـــاگردان رســـتوران
وقتی مشغول تمیز کردن بود متوجه این
کیف در زیر میز شـــد و آن را نزد من آورد.
ابتدا تصور کردم صاحب کیف بازخواهد
گشـــت اما چند ساعت بعد وقتی کیف را
بازکردیم متوجه شدیم مقدار زیادی دالر
با ارزش ۵۰۰ میلیون تومان به همراه دو
پاسپورت و اسناد معدن و همچنین یک
گوشی تلفن همراه داخل آن است.«
وی ادامه داد: »با دیدن پاســـپورتها
متوجه شـــدم کیـــف متعلق بـــه یکی از
مهندســـان چینی اســـت که برای ناهار
به رســـتوران ما آمده بودند. بالفاصله با
کســـانی که در ارتباط با معادن فعالیت
میکنند تماس گرفتم ولی آنها گفتند که
مهندســـان چینی به طبس بازگشتهاند.
در آن لحظات بـــه چیزی جز پیدا کردن
آنهـــا فکـــر نمیکـــردم. ســـرانجام رابط
مهندسان چینی را پیدا کردم و وقتی به
او خبر پیدا شدن کیف را دادم خوشحال
شـــد و گفت شما باعث شـــدی تا مردم
ایـــران ســـربلند باشـــند. از پشـــت تلفن
صدای دو مهندس چینی را میشنیدم
که با خوشـــحالی به مترجم حرفهایی
میزدنـــد و او نیز به مـــن انتقال میداد.
آنها گفتند، وقتی از عشق آباد خارج شده
بودند متوجه گم شدن کیف شده اند و از
آنجا که زمان خارج شـــدن از رستوران با
دقت آنجا را بررسی کرده بودند، مطلقا
احتمال نمیدادند که کیف در رستوران
ما افتاده باشد.«