✍ پا بر زمین که میگذاشت، شقیقه کوفه رگ غیرتش گُل میکرد! نعلین هایش بوی کوچه های خسته یتیمان را میداد. نان اش را تقسیم میکرد اما تنهایی اش را هرگز ! سر بر چاه میبرد و دل تنگی اش را به قعر زمین میفرستاد بلکه فاطمه در دورترین ناشناخته ها صدایش را بشنود و آرام بگیرد! علی، ناموس ستاره ها بود ! علی، وجدانِ ذوالفقار ِ متفکران عافیت طلب بود! همان ها که زمستان ها تا شیپور جنگ را میشنیدند بهانه سرما میکردند و تابستان ها مزارع جو و گندم شان از مزرعه اسلام مهم تر میشد! همانها که غدیر را به چشم دیدند اما ولایت را در پیامبر زنده خلاصه کرده بودند ! امام شان زنده بود و آنها میگفتند : ما به امام قبلی اقتدا کرده ایم ! و عاقبت فرق علی با شمشیر همین عافیت طلب ها به دو نیم شد ! عدالت زخمی برداشت به عمق بعض های فاطمه در پشت در ! هنوز اما صدای علی از قعر چاه طنین اندازست که : أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا الدُّنْیَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَهُ دَارُ قَرَارٍ اى مردم، این دنیا سرایى است که گذرگاه شماست و آخرت، سرایى است پایدار ! عشق آباد خبر @eshkabar عشق آباد خبر در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/eshkabar
فرستنده خبر:Ahmad Rajabzadeh
وب سایت رسمی کانال عشق آباد خبر