کفران نعمت کردهایم ، از ما *مُحَرَّم* را مَگیر. ما ترک طاعت
کفران نعمت کردهایم ،
از ما *مُحَرَّم* را مَگیر.
ما ترک طاعت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ما جُرم بی حد کرده ایم،
بر نفس خود بد کرده ایم،
آری جسارت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ای وجه رَبَّ العٰالَمیِن،
دلتنگی ما را ببین،
خود را ملامت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ای صاحب فلک نجات،
سرچشمه آب حیات،
دل را به نامت کرده ایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
حال و هوای شهر ما،
دیگر هوای روضه نیست،
آری جنایت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
عبد و غُلامت می شویم،
سرمست نامت می شویم،
هر صبح سلامت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ای فخر شاهان جهان،
جاروکشی در صحن تان،
میل زیارت کرده ایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ای باعث بود و نبود ،
بی مهرتان ما را چه سود؟
عرض ارادت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
آقا در این شهر شلوغ،
دور از فضای روضه ها،
احساس غربت کرده ایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
در پای این بزم عزا،
با دوستان با صفا،
عُمری رفاقت کردیم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
بی روضه ها افسرده ایم،
چون لاله ای پژمُرده ایم،
میل ضیافت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
عالَم همه دشمن ولی،
آقا کنار نامتان،
احساس عِزَّت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
وقتی *مُحَرَّم* می رسد،
بر جان ما غم می رسد،
عادت به هیئت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
ای شاه بانوی دمشق،
بی رونق است بازار عشق،
ما استعانت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
با کاروان کربلا ،
از کوفه تا شام بلا،
شرح اسارت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
از کوچه ها بازارها،
با آن همه آزار ها.
غَم را روایت کرده ایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
از سنگها ، دشنام ها ،
از شعله ها ، از بامها ،
ذکر مصیبت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
آقا به جان مادرت،
ما را مرانی از درت،
هر چند غفلت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر/
* اَللّهُمَّ عَجّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ*
@eshkabar
ارسال شده توسط:Ahmad Rajabzadeh
@eshkabar