بسم رب الشهدا و الصدیقین غروب ۱۳۸۴/۹/۱۳ خبری تلخ در
بسم رب الشهدا و الصدیقین
غروب ۱۳۸۴/۹/۱۳ خبری تلخ در کوچه پس کوچه های شهر پیچید خبر عروج شهدای راه خدمت، شهردار جهادی شهرمان مرحوم کربلایی محمود ثقفی و نایب رئیس شورای اسلامی شهرمان مرحوم رضا حسین پورمقدم و کارمند شهرداری مرحوم بهرام حسن پور مردانی از جنس خدمت خالصانه . گویی تمام شهر را سکوتی تلخ فرا گرفته بود عزیزانی که برای ارتقا و پیشرفت شهر و دیارمان از هیچ کوششی دریغ نمی کردند و شب و روز نمی شناختند و آخرین برگ خدمت خود را با خونشان امضا کرده بودند دیگر در بین ما نبودند اما یاد و خاطره خدماتشان هنوز که هنوز است و ۱۷ سال از آن واقعه تلخ می گذرد در گوشه گوشه شهر نمایان است و به نیکی یاد می شود لکن اسمش را کج اندیشی یا چه چیزی میشه گذاشت نمی دانم ولی هنوز یادبودی از این عزیزان به پاسخ خدمات و زحماتشان در شهر نیافتم که برای خودم جای بسی تامل و تاسف داشت که بعد از این همه خدمت و در آخر هم جانفشانیشان یادبودی از این عزیزان در دیارشان نیست شایسته بود که خدمات این عزیزان ارج نهاده می شد تا آیندگان بدانند که این دیار خدمتگزارانی مخلص و جهادی داشته و دارد کسانی که با عشق و شور خدمت، به دیارشان مینگریستن نه نردبانی برای ترقی خودشان، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو. شادی روح تمام عزیزانی که برای این دیار با جان و دل زحمت کشیدند و اکنون در بین ما نیستند علی الخصوص شهدای راه خدمت شهرمان مرحومان کربلایی محمود ثقفی، رضا حسین پور مقدم و بهرام حسن پور صلوات
همیشه باد ره رهروان عشق، آباد
مسافران ره عشق از قفس آزاد
مسافری که سه منزل به آخرت طی کرد
جهاد و جبهه خدمت،به شوق استشهاد
زحج خدمت خلق و جهاد برگشته
به روزگار برائت شدی همه فریاد
براین کتیبه نوشتم حجکم مقبول
مسافران شهر شهادت؛ دیار عشق آباد
#خدمت تا پای جان
ارسال شده توسط:۰۹۱۳۲۵۰۲۰۳۹ علی رجب زاده
@eshkabar