به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری فارس از بیرجند، تیرماه امسال

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری فارس از بیرجند، تیرماه امسال گزارشی از دو فقره قتل در شهرستان طبس به مأموران آگاهی اعلام شد، قتلی فجیع که در خراسان‌جنوبی بی‌سابقه بوده است.

در این حادثه دو زوج ۳۲ و ۳۵ ساله با ضربات متعدد پیکور، چاقو و بلوک سیمانی به قتل رسیدند و با توجه به بی‌سابقه بودن اینگونه جرائم در استان جلسه‌ای به طور شبانه برگزار شد و تیمی از کارآگاهان اداره جرائم جنایی آگاهی استان و طبس مأمور رسیدگی به پرونده قتل زوج جوان طبسی شدند.

با تلاش شبانه‌روزی کارآگاهان آگاهی استان و شهرستان طبس، متهم به قتل زن و شوهر طبسی که به قلهک تهران فرار کرده بود، دستگیر شد و به جنایت هولناک خود اعتراف کرد.

*رسیدگی به پرونده قتل دو زوج جوان طبسی

نخستین جلسه علنی برای رسیدگی به این پرونده با حضور قاضی ابراهیم رمضانی، رئیس دادگاه کیفری شماره یک خراسان‌جنوبی برگزار و در ابتدای جلسه نیز کیفرخواست قرائت شد.

قاضی رمضانی اتهام متهم «ر _ ح» را مباشرت در دو فقره قتل عمد آقای «ح _ ط» و خانم «م _ ف»، سرقت یک دستگاه خودروی پراید متعلق به آقای «ح _ ط» و کلاهبرداری رایانه‌ای به مبلغ بیش از ۱۱ میلیون تومان بیان کرد.

رئیس دادگاه کیفری شماره یک استان در ادامه جلسه از پدر مقتول خانم «م _ ف» خواست تا در جایگاه حاضر شود و اظهارات خود را بیان کند.

*دخترم چه گناهی کرده بود که کشته شود

پدر مقتول با حضور در جایگاه گفت: بنده وقتی متوجه شدم که دخترم به قتل رسیده ابتدا به دامادم مظنون شدم که وی این قتل را انجام داده و فرار کرده است زیرا به تلفن همراه جواب نمی‌داد.

وی بیان کرد: به اطرافیان گفتم «ح» کجا کار می‌کرده که گفتند با آقایی به نام «ر _ ح» در یک منزل نیمه‌ساز مشغول به کار بوده، لذا محل کار «ح» را پیدا کردیم و وقتی کفش‌های وی را در آنجا دیدیم متوجه شدیم که «ح» اینجا است.

وی ادامه داد: وقتی که بوی بدی را از چاه شنیدیم، یک نفر از افراد رفت داخل چاه و خاک‌ها را کنار زد تا اینکه به دست مقتول رسید و سپس به نیروهای آتش‌نشانی و پلیس زنگ زدیم.

پدر مقتول خانم «م _ ف» افزود: دختر من چه گناهی کرده بود که کشته شد، مگر وی و دامادم چه کاری کرده بودند که کشته شوند، آیا سزای دخترم این بود که با پیکور و ضربات چاقو کشته شود؟

وی عنوان کرد: بنده از دادگاه تقاضای قصاص دارم و می‌خواهم قاتل اعدام شود.

*متهم باید با همان ضربات پیکور و چاقو به سزای عمل خود برسد/تقاضای قصاص برای متهم

در ادامه با دستور قاضی رمضانی، مادر خانم «م _ ف» در جایگاه حاضر شد و گفت: تقاضای من این است که متهم به سزای عمل خود برسد و می‌خواهم متهم «ر _ ح» با همان ضربات پیکور و چاقو که دخترم را به قتل رسانده، کشته شود.

وی تصریح کرد: روز عید فطر دخترم از استان یزد به منزل آمد و گفت مادر چرا از «م» خبری نیست که من به وی گفتم به منزلش برو و ببین چه اتفاقی افتاده است.

مادر مقتول اضافه کرد: وقتی که به منزل «م» رسیدیم ابتدا از سوراخ درب منزل نگاهی به حیات منزل انداختیم و دیدیم کولر روشن است اما هیچ خبری نیست.

وی افزود: به یکی از بچه‌ها گفتم به بالا دیوار برود و درب منزل را باز کند، وقتی که وارد منزل شدیم با بوی بدی مواجه شدیم و در همین حال دیدیم یک نفر زیر پتو است.

مادر مقتول با بیان اینکه وقتی که دیدم دخترم زیر پتو کشته شده گمان کردم شوهرش وی را به قتل رسانده است، تصریح کرد: وقتی با این صحنه مواجه شدیم به پلیس ۱۱۰ زنگ زدیم.

همچنین خانم «ک _ ف»، مادر مقتول «ح _ ط» و آقایان «ر _ ط» و «م _ ط»، برادران مرحوم«ح _ ط» هر کدام از دادگاه تقاضای قصاص کردند.

*مقتول به همسرم پیام می‌داد

در ادامه قاضی رمضانی بعد از تفهیم اتهامات به متهم ۳۲ ساله «ر _ ح» از وی خواست برای دفاعیات خود در جایگاه حاضر شود که متهم بعد از آمدن به جایگاه افزود: در ماه رمضان من و مقتول با هم یا صبح و یا غروب سرکار می‌رفتیم که در هوای گرم تابستان نمانیم.

متهم ۳۲ ساله با بیان اینکه من و مقتول رابطه بسیاری خوبی داشتیم، بیان کرد: ساعت ۲۱ شب حادثه زنگ موبایل «ح» به صدا درآمد و وی که پایین چاه بود صدا زدم تا گوشی خود را جواب دهد اما «ح» گفت تماس را قطع کن و من نیز تماس را قطع کردم.

وی ادامه داد: در همین حال وقتی خواستم آهنگ بگذارم دیدم تلگرام گوشی «ح» باز است و متوجه پیام‌هایی شدم که وی در سه روز قبل از حادثه به همسرم داده است و تصویر گوشی را از بالای چاه به «ح» نشان دادم و به وی گفتم چرا این پیام‌ها را به همسرم دادی، حدود ۲۰ دقیقه درباره این موضوع با هم بحث کردیم.

متهم «ر _ ح» گفت: «ح» به من گفت تو نمی‌توانی همسرت را خوشبخت کنی، از هم جدا شوید و ۲۰۰ میلیون تومان به تو می‎‌دهم و حتی از پسرت نیز نگهداری می‌کنم.

*قتل دو زوج با بلوکه سیمانی و پیکور

وی عنوان کرد: من قصد کشتن مقتول را نداشتم، در حالی که پشتم به چاه بود یک لگدی به بلوکه زدم
ارسال شده توسط:Ahmad Rajabzadeh
@eshkabar

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن