⭕نسل جوان یا اندیشه جوان ؟! (بمناسبت روز جوان ) ❇️قسمتهائی از

⭕نسل جوان یا اندیشه جوان ؟!

(بمناسبت روز جوان )

❇️قسمتهائی از سخنرانی شهید مطهری تحت عنوان «رهبری نسل جوان»، مورخ ۲۷/ ۷/ ۱۳۴۱ در انجمن ماهانه دینى

…وقتى که مى‏ گوییم نسل جوان، مقصود حتماً طبقه جوان نیست، مقصود طبقه ‏اى است که در اثر تحصیلات و آشنایى با تمدن جدید داراى طرز تفکر مخصوصى است، خواه پیر باشد یا جوان.

اکثریت این طبقه را البته جوانان تشکیل مى ‏دهند، لهذا مى‏ گوییم نسل جوان، و الّا بسیار پیرها هستند که طرز تفکر جدید دارند، بسیار جوانها هستند که طرز تفکرشان مثل پیرها و مردم قرون گذشته است.

به‏ هرحال مقصود طبقه ‏اى است که حامل طرز تفکر مخصوصى است و رو به افزایش است و پیر و جوان آینده داراى این طرز تفکر خواهند بود و اگر خدا نخواسته فکرى براى هدایت و رهبرى این نسل نشود، آینده بکلى از دست خواهد رفت. این مسئله یک مسئله با اهمیتى است در کشور ما.

نسل جوان در نظر ما صرفاً یعنى یک نسل هواپرست و شهوت‏ پرست، و خیال مى ‏کنیم با این که به آنها دهن‏ کجى بکنیم و چهارتا متلک در روى منبر به آنها بگوییم و فحش بدهیم، به خیال خودمان آنها را هو بکنیم و مستمعین ما بخندند، کار درست مى‏ شود و همین که داد بکشیم: آى پسر، مدرسه‏ ها چنین و دختر ،مدرسه‏ ها چنان، قضیه حل مى‏ شود.

این کارها لالایى است، براى آن است که شما در خواب بمانید و در فکر چاره نیفتید و یک وقت بیدار بشوید که کار از کار گذشته است.

چه باید کرد؟ مسئله رهبرى و هدایت، از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل، در زمانهاى متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت فرق مى‏کند و ما باید این خیال را از کلّه خود بیرون کنیم که نسل جدید را با همان متد قدیم رهبرى کنیم.

فکر اساسى به این است که اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلى و فکرى، دردى که نشانه بیدارى است، یعنى آن چیزى را که احساس مى‏کند و نسل گذشته احساس نمى ‏کرد.

در قدیم سطح فکر مردم پایین بود،کمتر در مردم شک و تردید و سؤال پیدا مى ‏شد، حالا بیشتر پیدا مى‏ شود. طبیعى است وقتى که فکر، کمى بالا آمد سؤالاتى برایش طرح مى‏ شود که قبلًا مطرح نبود.

باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سؤالات و احتیاجات فکرى‏اش پاسخ گفت..

نمى‏ شود به او گفت برگرد به حالت عوام، بلکه این خود زمینه مناسبى است براى آشنا شدن مردم با حقایق و معارف اسلامى. با یک جاهل بى‏ سواد که نمى ‏شود حقیقتى را به میان گذاشت.

بنابراین در هدایت و رهبرى نسل قدیم که سطح فکرش پایین‏تر بود ما احتیاج داشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتابها.

اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمى‏ خورد، باید و لازم است رفرم و اصلاح عمیقى در این قسمتها به عمل آید، باید با منطق روز و زبان روز و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبرى مردم پرداخت.

نسل قدیم این‏قدر سطح فکرش پایین بود که اگر یک نفر در یک مجلس ضد و نقیض حرف مى‏ زد کسى متوجه نمى ‏شد و اعتراض نمى‏ کرد،

اما امروز یک بچه که تا حدود کلاس ۱۰ و ۱۲ درس خوانده همین که برود پاى منبر یک واعظ، پنج شش تا و گاهى ده تا ایراد به نظرش مى ‏رسد. باید متوجه افکار او بود و نمى‏ شود گفت خفه شو، فضولى نکن.

⏺….به‏ هرحال مقصودم بیان اصل کلى است که نسل جوان افکار و ادراکات و احساساتى دارد و انحرافهایى.

تا به دردش یعنى به افکار و ادراکات و احساساتش رسیدگى نشود، نمى‏ شود جلو انحرافاتش را گرفت.

*مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (رهبرى نسل جوان(ده گفتار))، ج‏۲۴، ص: ۵۳۱-۵۲۳- با تلخیص و ویرایش

گاه نوشت حمید یزدانیان
https://t.me/hamid_yazdanian

@eshkabar
ارسال شده توسط:Ahmad Rajabzadeh
@eshkabar

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن