مارنج و مَشِقَّتِ فراوان دیدیم ایام به سخت و هم به

مارنج و مَشِقَّتِ فراوان دیدیم

ایام به سخت و هم به آسان دیدم

ما را نَبُوَد هراسی از جور زمان

ما کارگریم رنج دوران دیدیم

از باد بهار بی نصیبیم ولی

بسیار ازین زمانه طوفان دیدیم

هم گرمی مرداد و عرق ریختنش

هم یخ زدن صبح زمستان دیدیم

دستان زُمُخت و سفت و تاول زدمان

در جنگ کلنگ و بیل و فرقان دیدیم

خود را به تمام سال در هر شب و روز

از درد کمر همیشه نالان دیدیم

موجودیه هر حساب بانکیمان را

خرجش به رَهِ پزشک و درمان دیدیم

خود را به خرید کردن آن قشر ضعیف

در کار ولی رستم دستان دیدیم

چشمان قشنگ دختر کوچکمان

در حسرت گوشواره گریان دیدیم

دارند به سفره ها کباب اما ما

دائم به سر سفره فقط نان دیدیم

ای کاش نمیشدیم بیدار از خواب

آن شب که به خواب مرغ بریان دیدیم

ماشینِ قشنگِ شیک و فول آپشن را

از دور فقط در خیابان دیدیم

دیدند، همه شمال و جنگل هایش

ما هم همه ی عمر بیابان دیدیم

دیدند اگر مهندسان همه دنیا را

ما کارگران کویر حلوان دیدیم

عمری بگذشت و ما ندیدیم بهار

عمری چو خزانِ مهر و آبان دیدیم

اما نکنیم شِکوِه به درگاه خدا

چون هرچه به مارسد ز جانان دیدیم

تقدیم به تمام کار گر های عزیز و زحمت کش.روز کارگر مبارک

شاعر:علی عباسی* از روستای امیرآباد بخش دستگردان

آدرس کانال عشق آباد خبر در شبکه های اجتماعی

ایتا eitaa.com/eshkabar

تلگرام t.me/eshkabar

سروش sapp.ir/eshkabar

گپ gap.im/eshkabar

وب سایت www.eshghabadkhabar.ir
ارسال شده توسط:عشق آباد خبر
@eshkabar

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن