ای نود و هشت برو دور شو چشم فرو بند، دمی

ای نود و هشت برو دور شو
چشم فرو بند، دمی کور شو

اول سال و شب زیبای عید،
آب به دروازه ی قرآن رسید

آخر پاییز شدی چیستان
سیل کشیدی به رخ سیستان!

هست به یادت کلک قرص و کیک؟
نامه ی صدساله و وجدان پیک؟

قیمت بنزین و عروج پراید؟
سلطنت الکل و وایتکس و تاید؟

باعث بیماری و سیلی ، برو
نیست کسی را به تو میلی ،برو

باعث طیاره ی اوکراین تو !
درد و غم و غصه ی آنلاین تو

بی سر و پایی و هوایی شدی
آخر سالی کرونایی شدی!

تحفه ی چین را  ز کجا یافتی؟
روسریِ مرگ چرا بافتی؟

درد و غم و سیل و تلاطم بس است
ترس و تب و لرز و تراخم بس است

ثانیه ها را بِشِمار و برو
مردم ما را بگذار و برو

نیست بَسَت این همه غوغا و رنج؟
کشور ما را تو به دنیا مسنج

ای نود و هشت ستم کرده ای
روی اجل نیز تو کم کرده ای

خوف و خلاف و خطر آورده ای
اشکِ بسی را تو درآورده ای

ای نود و هشت کمی درک کن
زود فقط مدرسه را ترک کن

مدرسه ها باغ بهشت منند
مسجد من، دیر و کنشت منند

هر چه گل اینجاست بهار من است
سر زدن باغچه کار من است

وای اگر زخمِ بهارم زنی
دست به گیسوی نگارم زنی

وای اگر زهر شود عید ما
خسته شود دختر جمشید ما

ای نود و هشت سماجت مکن
دست مده بوسه مده چت مکن

با کرونا عزم سفر کن برو
عده ی خود نیز خبر کن برو

جان خودت کشور دیگر نگرد
زود برو گم شو ولی بر نگرد

یا کرونا را ببر از مُلک پارس
یا تو و آتشکده ی خشم فارس

مردم ما را تو پریشان مکن
خون به دل ملت ایران مکن

مرغ سحر در قفس خود بمان
تا کرونایت نکند قصد جان…
عشق آباد خبر
@eshkabar
ارسال شده توسط:۰۹۱۳۲۵۰۲۰۳۹ علی رجب زاده
@eshkabar

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن